قوری احساسم
پرشده از چای خیال،باطعم تو!!
روی حرارت این عشق به جوش آمده!!
ولی هیچ کس آن را حتی برای مزمزه کردن هم نریخت!!
ناگهان دست زمان،قوری احساس مراخالی از چای خیال توکرد!!
حالا من مانده ام وتفاله های عشق تو!!
میدانم این تفاله های عشق
درون من خواهندگندید!!!
واین احساس من است
که خواهدگندید!!
نویسنده:ونوس